یه شاهکار از وندا
دختر دوست داشتنی من
یه حرکت رفتی اونم از نوع درجه یک
دخمل نامبر وان من ، خونه ی مامان سوسنی خوابیده بودیم .......
چشمامو باز کردم دیدم کمرتو چسبوندی به سینه ام و سرتو گذاشتی زیر گردنم......
خودتم بیدار شدی و از بالا نگام کردی .......
منم کم مونده بود غش کنم ...... گفتم هستم مامانم و سرتو بوسیدم....چشمای خوشگلتو گذاشتی رو هم و خوابیدی
منم چشمامو بستم .........که احساس کردم داری تکون میخوری ....
نگات کردم .........چی دیدم........
برگشته بودی سمت خودم تا این جوری بخوابی.......
یهو دستتو انداختی دور گردنم و خوابیدی....وای خدایا این فرشته ی منو خیلی عزیز آفریدی.... خیلی دوست داشتنی
الهی قربونت برم من ، الهی دورت بگردم آخه من از ذوق میمیرم که با این کارات
حیف فقط حیف که نتونستم ازت عکس بگیرم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی