نهمین ماهگرد
نه ماهه شدنت مبارک ناز دار مامانی
توی این ماه که گذشت خیلی چیزها یاد گرفتی
کلمه هایی که میگی:
ز آ،ز با کسره
ژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژ با ساکن
ایششششششششششششششش
با اینا آواز می خونیا
یه وقتایی هم زبونتو می چسبونی سقف دهنت و مثل اینکه میگی ل
ی ی ی ی ی ی ی با فتحه
ایگ به به با فتحه
از خوابت بگم که خواب روزانه ات کم شده و دوست داری بیشتر بازی کنی
شبا هم گاهی با گریه می خوابی
وقتی هم به پهلو می خوابی خوابت عمیق تره
وقتی واسه شیر بیدار میشی و شیر می خوری یه کش و قوس جانانه به اندامت میدی ، پاهاتو صاف می کنی و می کشی و دستاتو می بری بالا سرت و سرتو می بری عقب و لبتو غنچه می کنی و می خوابی
منم از ذوق فقط نگات می کنم و قند تو دلم آب میشه ، اما نمی تونم ازت عکس بگیرم چون نور فلش و تاریکی شبو و امکان بیدار شدن دخملمو...................
شیر خوردنت مثل قبله
اما دو تا مروارید زیبا توی دهن کوچولوت پیداست
غذا خوردنت ؛ غصه دارم می کنه آخه اصلا غذا نمی خوری گاهی هم که می خوری فقط 2 وعده در روز
الهی فدات بشم که بخاطر دندونت دیگه حتی سوپ هم نمی خوری
همیشه سالم باش و شاد تا منم تو هوایی که تو شادی نفس بکشم
خیــــــــــــــــــــــــــــــــلی دوستت دارم کودک دلبنـــدم