ناناز مامان 6 مهر با آقای پدر رفتیم واکسن 2 ماهگیتو زدیم اگه میتونستم نمی بردمت عزیزم ولی واسه سلامتیت لازمه،اولین بار بود که خودمون میبردیمت ،واکسن های قبلیتو مامان جون و یا خاله سارا یا خاله سحر میبردنت،اصلا فکر نمی کردم انقدر جیغ بزنی که بند دلم پاره بشه،وای مامانی منم گریه کردم،اولش داشتی میخندیدی که یه دفعه زدی زیر گریه تازه آرومت کردم که دومی رو زدن تو اون یکی رونت دوباره زدی زیر گریه،گریه دومی بدتر بود انگار دلت از اولیم پر بود و دوباره یادت اومده بود و بیشتر گریه کردی، البته زود آروم شدی. ولی مامانی ظهر که اومدیم خونه واسه بار دوم که حوله گرم گذاشتیم رو پاهات زدی زیر گریه،وای یه گریه ای که تا حالا ازت ندیده بودم،خودمم ز...