وندای سه ماهه
از شیر خوردنت و خوابیدنت شروع کنیم باشه موش موشی:
تا یک ماهگی:
هم روز و هم شب فقط برای شیر خوردن بیدار میشدی،و هر یک ساعت و نیم یه صدایی مثل اونگه میدادی یعنی گرسنه ای و بین ٥تا١٠دقیقه شیر میخوردی و چونه ی کوچولوت زود خسته میشد و بینش بهش استراحت میدادی و بعدم گاز معدتو خودمون میگرفتیم و میخوابیدیفکر کنم در هر وعده ٣/١ می می رو میخوردی،آخه من تا سه بار از یه می می بهت شیر میدادم
تا دو ماهگی:
ساعت بیدار بودنت در طول روز بیشتر شد ولی باز اکثرش خواب بودی دردونه شاید روی هم ٢تا٣ ساعت بیدار بودی،شبا هر ٢ساعت بین ١٠تا١٥دقیقه شیر میخوردی و بعضی وقتا گاز معدتو نمیدادی بیرون، چونه ی فسقلیت هم قوی شده و مکیدنت هم بهتر شده بود و در هر وعده ٢/١ می می رو میخوردی
تا سه ماهگی:
الهی فدات شم هر موقع از خواب بیدار میشی تا یک ساعت بعضی وقتا دو ساعت بیداری،بعد هم با گریه(نصف گریه نصف می می)می می میخوری میخوابی البته وقتایی که حیلی خوابت میاد و حوصله شیر خوردن هم نداریا،شبا هر ٢ ساعت یا ٢.٥ ساعت خودم ساعت کوک میکنم بیدار میشم شیرت میدم وگرنه انقدر صبوری که خودت هیچی نمیگی،همه هم بهم میگن شاید سیره ولش کن ولی مامانی وقتی هم بیدار میشم شما رو بیدار نمیکنم همون تو خواب با ولع تمام شیر میخوری این یعنی دخمل کوچولوی من صبوره ماشالا مگه نه؟بین یه ربع تا ٢٠دقیقه در شب و تا یک ساعت در روز شیر خوردنت طول میکشه آخه روزا بازیگوشی هم میکنی،بعضی وقتا گاز معدتو در حین شیر خوردن میدی بیرون ولی وقتای دیگه همین طور صاف نگهت میدارم هم کافیه دیگه نمی خواد بزنم پشتت
کوچول من قبلا تو دارو خوریت و قند آب خوریت دارو و آب نبات می خوردی اما الان اصلا،تازه هق هم میزنی و بدت میاد
تا همین دو هفته پیش هم حتی موقع خندیدن بی صدا میخندیدی و فقط دهنتو باز میکردی و لباتو تکون میدادی انگار میخوای صحبت کنی اما الااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان باهامون صحبت میکنی
موقع خندیدن دو تا هِه هِه با کسره میگی و میخندی
بعد از گریه هات که حالا بزرگونه شده هم در جواب من که میگم جونم ه کوتاه میگی با کسره
وقتی باهات صحبت میکنیم در جوابمون به زبون نی نیا میگی:
هِـــــــــ کشیده با کسره ، هَـــــــــــ کوتاه با فتحه، اِ کوتاه با کسره، اَ کوتاه و کشیده با فتحه،
دو تا اَ با فتحه موقع ذوق کردن، مَّ با فتحه و تشدید موقع گریه، اَه کشیده با فتحه مثل جیغ
و ما هم این وقتا از ذوق جییییییییییییییییییییییییییییییییغ
خیلی دوست دارم وندااااااااااااااااااااااااا میمیرم واسه این کارات مامانییییییییی
وووووووووووووووووو از دیشب باز تو تختت خوابوندمت گلم،نگران نشو خودم پایین تختت خوابیدم، عسلم اینطوری واست بهتره یه مقاله خوندم که نوشته بود باید بچه هارو از بدو تولد سر جای خودشون خوابوند تا اینجوری یاد بگیرند از پس خودشون بربیان و در آینده مسولیت پذیر میشن
عسلم قبلا دستتو غیر ارادی میکردی تو دهن کوچمولوت ولی الان کاملا با اراده موقع گرسنگی دستتو میخوری و دل منم واست ضعف میره
قربون دختر قشنگم برم هزارتا