وروجکی شده، دیدنی
الهی مامان دورت بگرده دختر نازم یه کارایی می کنی مامانی
راستی تا یادم نرفته بگم که کلاغ پر بازی میکنی اما دستتو نمی یاری بالاها فقط انگشت اشارتو میذاری همون جایی که من میذارم بعد وقتی میگم پر جیغ میکشی و میگی دددددددددد با فتحه
خیلی دوست داری هی وسایلارو برداری و بذاری سر جاشون مثلا:
تل موی مامانو بر میداری (البته همزمان موهامو هم از ریشه بیرون میاری) و میخوای بزنی تو موهام دوباره و هی میزنیش به پیشونی بنده،در مورد شونه ی موهامم همین برنامه برقراره
عاشق این هستی که وسایل داخل کیف دستیمو بیاری بیرون و دوباره برگردونی سر جاش
خیلی از دستگاه کارتخوان خوشت میاد و خیلی دوست داری کاغذشو بگیری و بکشی بیرون
دیروز بابا یه دستگاه بهت داد می خواستی پلاستیک روشو برداری نمی شد با دندون افتادی به جونش
علاقه شدیدی به سه چرخه سواری داری
بابا یه توپ واست خریده با هم بازی می کنید بابا میندازه برای فسقلی ،فسقلی هل میده به سمت بابایی
جدیدا اعتراض کردنو هم یاد گرفتی د ددد د د د د با فتحه
وای یه چیز ی یادم اومد دیشب تو خواب حرف زدی با صدای خیلی ملایم دددد نن نن هه بعد هم یه لبخند زیبا و بعد خوابیدی، دوست داشتم جیغ بزنم امااااااااااااااااااا شب بود و همه در خواب
با تلفن صحبت می کنی بیا . ببین(البته فقط با آقای پدر،مامان سوسنی و بابا جون و خاله هات)
این روزها تلاش میکنی چهار دست و پا به گردش بری و اطرافتو بشناسی، گاهی خسته میشی و گریه میکنی اما من میدونم که موفق میشی و از پس اینم برمیای، تلاش کن کوچولوی دلبندم
یه چیز دیگه......................................
خاله سارا عطسه کرد زدی زیر خنده،قهقهه، خاله هم تند و تند واست عطسه میکرد و شمام می خندیدی، بعدش تو بغل خاله نشسته بودی و هر از گاهی نگاش میکردی و میزدی زیر خنده...
می شینی توی تابت و هلت میدم و میبوسمت،شمام خیلی دوست داری و می خندی