7 ماهگی وندای نازم
عزیز دلم با یه تاخیر طولانی 7 ماهگیت مبارک
این چند وقته درگیر جراحی دندونم و خرید عید و خونه تکونی بودم نتونستم وبتو آپ کنم،مامانو می بخشیییی؟
عسلم 4 اسفند دو روز مونده بود که هفت ماهت تموم شه گفتــــــــــــــــــــــــی...اگه گفتی چی............گفتـــــــــــــــــــــــــــــــــی
بوبا و بلا فاصله گفتی مَ ما البته م اول با فتحه
و من وبابا رو به اوج آسمونا بردی......به معراج.....خیلی دوستت داریم و به داشتن عزیزی چون تو به خود می بالیم
دیگه اینکه رو شونه هام می خوابی
تو خواب غلت میزنی و رو دست می خوابی
با روروئک عقب عقب میری
میگیم سلام بهمون دست میدی
عاشق بیرون رفتنی و تا وقتی بیرونیم حتی واسه غذا هم گریه نمی کنی
کماکان فقط سوپ دوست داری و فرنی و حریره نمی خوری
عاشق تلفن و موبایل و کنترل تلویزیونی
اگه از چیزی خوشت اومد و داشتی باهاش بازی می کردی و ازت گرفتیم گریه می کنی
واست یه تلفن کوچولو خریدیم و خیلی دوسش داری،حتی نذاشتی آقاهه بذاردش تو جعبه واسش گریه کردی
با لبخند از خواب بیدار می شی و با خودت بازی می کنی
بلند بلند واسه خودت آواز می خونی
خیلی خیلی دوست دارم همه ی وجودم