واسکن 4 ماهگی

آخییییییییییییییییییییییش تموم شد رفت تا 6 ماهگی یعنی دو ماه دیگه

اگه بدونی قند عسلم با چه استرسی دیشب خوابیدم،همین قدر بگم که از استرس دندون درد وحشتناکی گرفتم و تا صبح نخوابیدم،صبح که می خواستم آمادت کنم بریم مرکز بهداشت نمی دونستم دارم چیکار میکنم و هی گیج میزدم،خلاصه آماده شدیم و رفتیم ولی تا رسیدیم دیگه پاهام جون نداشت برم داخل،هی باباجون بهم دلداری میداد و می گفت نترس دخمل ما قویه نگران نباش واسه سلامتیش خوبه و...که اگه واسه خودت نبود عمرا می بردمت،

وزن و قد و دور سرت و انداه زد و گفت نرماله و خوب فقط دور سرت یک سانت بیشتر نسبت به دفعه قبل رشد نداشته که باید 15 روز دیگه بریم واسه دور سر خانم خانما،ایشالا که چیزی نباشه،

بعد قطره استامینوفن بهت دادم و رفتیم واسه واکسن،مردم و زنده شدم خانمه می گفت پاهاشو خودت بگیر گفتم وای اصلا نمی تونم،.....ولی گرفتم و نگاهمو انداختم رو صورت خوشگلت که داشت بهم میخندید که یهو زدی زیر گریه،واکسنه زود تموم شد،گرفتمت تو بغلم تا آروم شدی و قطره فلج اطفال و هم بهت دادن و دوباره گریه کردی ولی هی باهات حرف زدم تاااااااااااااااااااااااخندیدی و خیالم راحت شد و اومدیم بیرون و تو راه برگشتن تخت خوابیدی،بابا راست می گفت که شما قوی هستی شیرین عسل.

یه بوس گنده واسه وندا خوشگله