همه ی زندگی من وندا عسلهمه ی زندگی من وندا عسل، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

پرنسس زیبای ماما و بابا

یکی جلو منو بگیره این قند عسلو نخورم....

1391/8/11 22:14
نویسنده : مامان صدف
569 بازدید
اشتراک گذاری

نون خامه ای مامان عکس بدون شرح بذارم یا از دلبریهاتم بگم؟

میگم.......

بگم که عاشق بازی با باطری هستی...باطریهارو میذاری سر جاشون و بیرونشون میاری.....مرتب تکرار میکنی....اگرم نشد قیافت دیدنیه.....

وقتایی که میخوای بری دَدَر اگه آماده بشی دیگه حتی نمیذاری ما آماده شیم...اینجام همش دنبال بابایی.....حتی میخواستم عکس بگیرم روتو برمیگردوندی دردونه...

عاشق کَره ای...تا می بینی سرتو تکون میدی و میگی به به....حتما هم باید با چاقو میل کنی....منم یه چاقوی کند میارم.....شمام خیلی با احتیاط دهنتو باز باز میکنی و خیلی آروم چاقو رو بیرون میاری...

نمیدونم این لوله هواکش چه جذابیتی داره که ول کنش نیستی پسته ی خندونم

مدل جدید بازی وندایی ما

فدات بشم دختر بازیگوشم...بابا امروز برات بارفیکس مخصوص تاب خریده و تابت از گلخونه اومد بیرون....شمام ذووووووووووووق.....ولی نشد از تاب سواریت عکس بندازم بس که ورجه وورجه کردی و وول خوردی

عشق روسری های مامانی گل خوشگلم....

رو پای مامان لم میدی خوش میگذره فرشته ی نازم؟من که ذوق مرگ میشم

پاستیل خورون وندای عزیزم....نوش جونت...اما کم دوست داری

وندای قشنگم دختر یه دونه ی من این کتابتو خیلی دوست داری....عکس حیواناته...

به جوجو میگــــــــی توشو

هاپو........آپو

ببعی........بَبِیی

گربه........ادشه(odeshe)


و در آخر.....

عکس خوشملتو دوباره توی مجله شهرزاد چاپ کردن....اول آبان....انگار خیلی ازت خوششون اومده....حق دارن مامانی

ما هنوز مجله رو نگرفته بودیم و نمیدونستیم عکست باز چاپ شده....مژگان جون مامان درسا واست نظر گذاشت و گفت...منم به بابا گفتم مجله رو گرفت...البته منظور مژگان جون اول مهریه بوده...

و به این ترتیب خیلی اتفاقی ما مجله رو گرفتیم...حالا بابا میگه شاید تو سری هایی هم ما گیرمون نیومده عکست چاپ شده بودهمتفکر

ممنون از مجله ی شهرزاد

یه جورایی دیوونه وار عاشقتم عزیزدلم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان نوژا
14 آبان 91 8:43
وای چرا چاقو???????/


همینو بگو
الهام مادر اينده
18 آبان 91 23:42
فداي اطوارات خانومي:



زنده باشی