کارای شیرین با عکس
حبه ی انگورم دیروز 5 مهر 91 برای اولین بار با میل خودت به شکلات اشاره کردی و خواستی
قبلا فقط پوستشو میکردی تو دهنت و وقتی بازش میکردم نمی خوردی، منم ظرف شکلات رو از ترس اینکه نری و پوستشو نخوری گذاشته بودم رو سر یخچال، اما دیشب بهش اشاره کردی منم برات آوردم اما برنداشتی و وقتی خودم بهت دادم گرفتی و خوردی و اندازه یه نخودش رو انداختی کنار
خیلی هم ذرت دوست داری....داری ذرت بخار پز میخوری
اینم نان خوردن به روش وندایی....به نان میگی نا....میری سر نونا و میگی نا
این گهواره رو مادری برات خریدن....مرسی مادری....سشوار و شونه و قاشق و شیشه شیر هم داره
اینم سری آشپزخونه ایته.......واسه هم چایی میریزیم تو فنجوناش و الکی میخوریم و میگیم به به
انقده کیف داره با دخملم بازی کردن
وقتی هم آقای پدر میاد واسش از قوری چایی میریزی و فنجونو بهش میدی تا بخوره و خستگیش بیرون بره و حتما باید بگه بَــــــــــه و سرشو تکون بده
اینم نی نی که وندا خیلی دوسش داره.....نی نی دستمال سفره هم داره
خدانگهدارت باشه گلم......بـــــــــــــــــــــوس