پرنسس زیبای ماما و بابا

چشمانت را باز کردی و دنیا غرق نگاه زیبایت شد زیبایی های دنیا از آمدن تو پیدا شد،روزها گذشت و چهره ی زیبایت در آسمان دلم آفتابی شد دریای زندگی به داشتن مرواریدی چون تو می نازد.....همه ی زیبایی های دنیا با آمدن تو می آید و اینگونه زندگی با تو زیبا میشود تولد سه ماهگیت مبارک پرنسسم ...

صورت نی نی بعد از بازیگوشی موقع شیر اندر احوالات شلوار نی نیمون وقتی پتو رو زدم کنار،انقدر که پاتو تکون دادی این عکس+یه عکس از مامان و بابا،عکسای مورد علاقه ی شماست مامانی ...

عسلم داشتی شیر میخوردی یهو سرتو برگردوندی و خیره شدی به نمی دونم چی ولی دیگه فهمیدی دارم ازت عکس میگیرم ...

دخترم میخواد برنز کنه...... پوشکتم پر شده ها مامانم چون نور بود عکسا تار شد(مامان ناشیه) ...

شکوفه ی گیلاس من دوست داشتی بری بیرون ولی چون آقای پدر خونه نبود نتونستم ببرمت بیرون آخه میترسم تنهایی شما رو بیرون ببرم کوچول موچولو،گذاشتمت تو کالسکه و تو خونه چرخوندمت   ...

کوچولوی من خیلی سرمایی هستیا ببین با پتو چطور میپیچمت تا بخوابی ...

عسل طلا ببین خودتو مثل اسکیموها شدی البته اینجا مثل فضانوردها شدی نمکم اینم یه عکس دیگه که بغل خال جان سارایی و تلوزیون میدیدی و خوابت برده(البته دیگه تلوزیون تعطیله گلم) ...

نی نی خوابه ی من ملکه ی تمام عروسک هاست ...

کلوچه..کلوچه..کلوچه..کلوچه..کلوچه..کلوچه کلوچــــــــــــــــــــــــــــــــــه تعجب کردی مامان ؟ وقتی تو دلم بودی بهت میگفتیم کلوچه،حالا زنجبیلی،گردویی و... اینارو دیگه بقیه پشت بندش میگفتن وندای کلوچه ی من دوست داررررررررررررررم   ...

شکوفه کوچولو گفته بودم که اوایل نفخ شکمت زیاد بود(آخه باد شکم نی نی های سزارینی رو نمیگیرن) ما هم به توصیه پزشک متخصصی که تو بیمارستان معاینت کرد بهت قطره دایمتین میدادیم و به توصیه مامان جون رازیانه،دکتر ظهوری هم بهت قطره کولیک داد(البته وقتی فهمید بهت رازیانه میدم اینو تجویز کرد که عصاره شوید و رازیانه بود و ما نمونه ی خارجیشو گرفتیم و تاثیر داشت)(البته مامانم چون هنوز واست دکتر پیدا نکرده بودیم بردیمت پیش دکتر منیری و ظهوری الان دکتر شما دکتر البرزیه که خیلی کاربلده ها) نفس مامان و بابا دیگه چند وقتی هست که قطره کولیک بهت نمیدم و نفخ شکمت کم شده و از اون کش و قوسا هم وقتی خوابی خبری نیست،فقط وقتی بیدار میشی با یه کش و قوس خس...